نبض

امیر فربدم از وقتی آمدی، عشق و دوست داشتنمان عمیقتر شده انگار. دلبستگیمان را قوام دادی. دیرتر می رنجیم از هم و زودتر می بخشیم.  

بابامحمد جانت حاضر است بخاطر خوشحالی و آسایش ما ساعتها کاری را انجام بدهد که شاید زیاد خوشایندش نباشد و این خود عشق است پسرم.  

عشق یعنی همین که بابا محمد جانت بعد از هشت ساعت کار مدوام و خستگی زیاد وقتی پا توی خانه میگذارد اول میرود سراغ سرویس کردن کولر تا پسرکش و مامانش یک ظهرگاه خنک و مطبوع داشته باشند. 

اینها را فراموش نکن پسرکم. توی دل کوچکت یک جای امن و آرام قایمشان کن برای روزی که بزرگ شدی و خواستی تنهایی در خلوتت داشته ها و نداشته هایت را رصد کنی. 

خدا کند آن روز این عشق من و باباجانت را یک سرمایه عظیم بدانی امیر فربدجانم...

نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۵/۰۳/۱۹ساعت 8:17 توسط محبوبه| |

Design By : Mihantheme