اندرز نیکولا به جوانان نمایشگاه رونده!
از آنجاییکه نمایشگاه کتاب برای من و یک سری افراد شبیه من از بارش شهابسنگ هم مهمتر است، تصمیم گرفتم اندرزنامهای درباره این واقعه بزرگ انسانی را که حاصل تجربیات شخصی خودم است، با شما به اشتراک بگذارم:
چی بپوشیم؟
طبیعتا اولین سوالی که هنگام رفتن به جایی به ذهن کسی میرسد همین چی پوشیدن است. خب برای همین باید بهتان بگویم که درختان بزرگ و قشنگ و تنومند مستقر در محل برگزاری نمایشگاه، در این فصل سال ثمرهای به اسم «پشمک» میدهند که عین کنه به لباس شما چسبیده و با تلاش بسیار هم کنده نخواهد شد. پس ترجیحا هرچه میخواهید بپوشید، تنگ یا گشاد، کوتاه یا بلند، مشکی یا رنگی، فقط ضد پشم بپوشید که بعدا پشیمان نشوید! (سفید هم نباشد بهتر است. در راستای «چمنی» نشدن، که در بندهای بعد به آن خواهم پرداخت!)
چی ببریم؟
روزنامه باطله! بله، شما باید با خودتان روزنامه باطله به نمایشگاه کتاب ببرید. چرا؟ چون انسانید و هر انسانی ممکن است خسته بشود و دلش بخواهد یکجا بنشیند.نمیخواهید خاکی یا چمنی بشوید که؟ نمیخواهید از کیسههای خریدتان به عنوان زیرانداز استفاده کنید که؟ هوم؟ تازه میتوانید با روزنامه خودتان را هم باد بزنید! فقط لطفا بار اضافی مثل زیرانداز و گاز پیکنیکی و کلمن آب و قابلمه به نمایشگاه نبرید. بالاخره نمایشگاه است دیگر، یک چیزی پیدا میشود دور هم بخوریم!
چی بخوریم؟
به نکته جالبی اشاره کردم! صحنه عجیبی که در نمایشگاه کتاب با آن مواجه میشوید پیشی گرفتن تعداد غرفههای خوراکیجات از غرفههای کتاب است. البته نباید جوگیر بشوید و نباید بگذارید گرسنگی کورتان کند. دست به انتخاب عاقلانه بزنید. چون ممکن است در نمایشگاه با برندهایی روبرو بشوید که فقط در همین نمایشگاه با آنها روبرو میشوید، مثل بستنی ماله، خاله، گاله (همگی بر وزن کاله ولی با کیفیت کاهگل!) و یا ساندویچ پایدا، نایدا، مایدا (همگی بر وزن هایدا ولی بدون ژامبون و بدون سس، فقط نان و گوجه و خیارشور!)
چی بخریم؟
جدا و شدیدا توصیه میکنم از همین حالا فهرستی از کتابهایی که میخواهید بخرید تهیه کنید. در غیر اینصورت بعد از نمایشگاه با کوهی از کتاب که تحت جوگیری خریده شده و تا آخر عمر هم خوانده نخواهد شد، مواجه میشوید! (به خاطر اهمیت این بند، لطفا یک بار دیگر آن را بخوانید!)
چیکار کنیم؟
نمایشگاه کتاب قطعا محل خوبی برای کتاب خریدن است و شاید جای خوبی برای خوشگذرانی و ساندویچ خوردن و روی چمن نشستن هم باشد، ولی مسلما به درد عاشقی کردن و مزدوج شدن نمیخورد. با کسانی که در نمایشگاه با آنها آشنا میشوید ازدواج نکنید. یادتان باشد همه افرادی که کتاب میخرند لزوما افراد کتابخوانی نیستند، حتی همه افرادی که کتاب میخوانند هم لزوما آدمهای خوبی نیستند. پس یادتان نرود که میرویم کتاب بخریم، نه زن یا شوهر!