آیا نوبت آن نرسیده که آن نگاه سنگین سرگردان و صبور راز خود را بازگو کند ؟
آیا زمان آن نیست که آزادی از قفس خویش رها شود؟
و تن بیارامد ؟
+ آقا پسر ، چنده ؟
ـ سه بسته شکلات، پونصد ،
+ بیا ،
- مرسی
و چشمان خیس من را فقط اتوبوس دید و غصه ام را خیابان فهمید ،
- اگه بگم دیگه بهش فکر نکنی، قول می دی دیگه فکرشو نکنی؟
+ قول می دم.
- پس دیگه بهش فکر نکن .