بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

یادت

می خواستم بنویسم روی برگهای زرد پاییزی راه رفتم و خش خش کرد و کیف کردم  که نیمه آذر برف بارید و بوتهایم را پوشیدم و روی برفها راه رفتم و کیفش بیشتر بود ...

این روزها نه اینکه اینجا را فراموش کرده باشم ، اما دسترسی ام به کانال  راحتتر است و تا بیایم به خودم بجنبم حرفم را آنجا نوشته ام .


دو تا آهنگ قدیمی چاوشی را گوش می دهم ، کفتر چاهی و آن یکی جنگل جان من را چه کسی آتش زد ... و فکر می کنم حالا با آهنگ کجایی رفیقش چه غوغایی کرده .. آن موقع سه تا محسن را در روزنامه شرق شناختم ، چاوشی، نامجو. و یگانه و حالا بعد ده سال هر کدام چه شده اند.