بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

نوروز

سلام عزیزدلم

منتظر بهار نشسته ام

شمع ها را روشن کرده ام 

که از تاریکی برسم به روشنایی


نور دارد آرام آرام رنگ مى پاشد به دنیا

اوهوم

تو یادم دادى که این طورى نگاه کنم

به دنیا و همه چیز.


به قول شاملو برکت عشق تو با من باد




دارم به امسال فکر می کنم

و می دانم تاریکی از من خواهد رفت،

به خودم فکر می کنم به حالم به دلتنگی هتیم و به روزگارم.

من همیشه دنبال بهترین بوده ام و دارم به خودم دلداری می دهم این بهترینی که نصیبم قرار است بشود بالاخره روزى جایی به سراغم خواهد آمد و خودم آستین بالا می زنم برای بدست آوردنش.

صبرم را بالا می برم،

مى خواهم زنده بمانم و خوب زنده بمانم .

و صدایت در گوشم می پیچد و همه تصمیمات تازه را مى گیرم 

یکی یکی



برکت عشق تو با من باد



از دوست داشتن تو لبریز می شوم، حالا که زمین تکان خورده و زمین خشک سبز شده ،


نشسته ام به انتظار بهار،