بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

تا سوم دبیرستان فکر می کردم دارم درست زندگی می کنم و می خواستم که درست زندگی کنم . اما دیدم این دیگران هستند که می گویند چطوری زندگی کنم. کم کم بدون اینکه بفهمم راههایی رو تجربه کردم برای زندگی کردن که خودم می خواستم و دیدم که دیگران طور دیگه ای هستند و طور دیگه ای زندگی می کنند. هیچ کس نفهمید چرا من اینهمه کتابهای عجیب غریب می خونم. از بقیه دور و دورتر شدم. وحالا به جایی رسیدم که حوصله مخفی کردن خودم رو ندارم. دلم می خواهد به شیوه خودم رندگی کنم. بدور از باید و نباید. بدور اجبارات روزمره. به نتیجه دیگری هم رسیدم. قبلا فکر می کردم هدف توی رندگی من معلومه و اون درست زندگی کردنه. بعد از مدتی فهمیدم درست زندگی کردن هم به هیچ دردی نمیخوره و برایم فرقی نداره که خوب باشم یا نه چون از خوب بودن هیچ چیزی ندیدم.
******
خاک تپید .
هوا موجی زد.
علفها ریزش رویا را در چشمانم شنیدند:
میان دو دست تمنایم روییدی
در من تراویدی.
آهنگ تاریک اندامت را شنیدم:
نه صدایم
و نه روشنی.
طنین تنهایی تو هستم
طنین تاریکی تو.
سکوتم را شنیدی:
بسان نسیمی از روی خودم بر خواهم خاست.
درها را خواهم گشود
در شب جاویدان خواهم وزید.
چشمانت را گشودی:
شب در من فرود آمد.

سپهری

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 22 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 20:54 http://paradox.blogsky.com

salam dooste khoobam... sorry that i can't type in persian, yes you r right, i seek the meaning of everything and the reasons... why i am here and why this way... thanks for understanding me... once i thought like u, to be good and to live a good life, but it's about some years that i've been thinking what is the definition of good and bad?!! u know everything is relative, related to the place u live, the culture, the parents, the education, the time u were born and live in ... and many other factors... those that are values for us are craps for other nations and vice versa... so it's just a headache if we try to preach others to be good or to do this or that or not to do this or that... what i have come up with recently is human should experience many many diff. things and should see many many other places and people in the world... should always question the existence of things but live the way she/he wants... it's hard. but well it can be possible to some extent... to be open to changes and diff. ideas is what not everybody can do!!! be ghowl-e sohrab, chashm-ha ra ba yad shost, jour-e digar bayad did ... merci az tabrik va... movaffagh o shad bashi.anita

دیوانه شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 00:16 http://divane.blogsky.com

دوباره می نویسی و مرتب
چه خوب که هستی .و دوباره می نویسی

عمه خانوم شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 14:34 http://eliabye.persianblog.com

عجبا .. هرچی هیچی نمیگم .....هر چی دلت میخواد میگی ها ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد