بعد از ده روز ماشینی که در اتوبان به علت سرعت غیرمجاز ؛نداشتن مدارک دستگیر شده بود توسط نیروی محترم راهنمایی و رانندگی آزاد شد. خوشحالم چون دلم برای ماشینم تنگ شده بود . اما کاری کردند که دیگر هیچ وقت خلاف نکنم . البته در آن روز من رانندگی نمی کردم ولی من هم متنبه شدم .چون خیلی خیلی سختی کشیدم تا آزادش کردم ! چیزهای زیادی دیدم . فهمیدم اگر توی این مملکت پارتی و پول نداشته باشی کلاهت پس معرکه است .اگر می خواهید کسی را نفرین کنید بگویید الهی ماشینت را بخوابوونند . منظور همان بردن به پارکینگ می باشد .
سلام تو شاید این اولین بارت بوده من هفت یاله کارم اینه پول میدم رد میشم یا رد میکنم
به سلامتی!
یه ضرب المثل هست که میگه: خوش به حال من که خر ندارم، از کاه و جو اش خبر ندارم :))
۲ سال پیش که گذرم افتاد به شهرک آزمایش پدر و مادر قالیباف رو دعا کردم چون در مقایسه با روزهایی که داشتم از همون جا گواهینامه می گرفتم کارها به مراتب سریعتر و مرتبتر و از همه مهمتر مودبانه تر صورت میگرفت. اما متاسفانه اینجا همه چیز قائم به فرده و می بایست منتظر خراب شدن ناجا بعد از رفتن قالیباف میبودیم
ای واااااااااای :)) بلا نسبت ماشین شما خواهر :دی
مگه چند تا میرفتین؟تو ایران معمولا تا سرعت 250 تا گیر نیمدن :))