بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

love theme for nana

نمی خواهد خراب کند . اصلا ً فکر آن نیست که چیزی را از بین ببرد اما ناخودآگاه ، قطره قطره که می چکد دیوار را سوراخ می کند و رودخانه باریکی هم که باشد سیل می شود و می زند همه چیز را زیر و رو می کند . می خواهد که زندگی پابرجا باشد . نمی تواند جلوی دوست داشتنش را بگیرد . چه کند ؟چگونه می تواند بگذرد ؟ باید بگذرد اما نمی تواند . 

برای هر کسی بگویی چندشش می شود . از تو بدش می آید . از بین بردن و خراب کردن و نابودی -هیچ کس آن را نمی پسندد - حداقل در ظاهر .اما ویرانگری قصد و نیتش نیست . می خواهد که دوست بدارد .  

البته همیشه در حاشیه است و ارزشی ندارد . آن ته مه ها شاید دیده شود و کمرنگ .همیشه دلتنگ است اما چه اهمیتی دارد کسی که دیر رسیده است و حالا آرزو می کند کاش آن سالها که مرد ، عاشق زنش می شود ، به جای زن  ِمرد بود ؟

نظرات 2 + ارسال نظر
پالتو دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 20:49

حسش می کنم..

nana شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:21

هوم؟

یک موسیقی متنه که من باهاش حال می کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد