بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

801

بدون امضای سالهای قبل را می خواندم که چقدر دیوانه وار و بدون ملاحظه احساساتش را بیان می کرده و باورم نمی شد من همانم که همه آنها را نوشته ام .محتاط تر شدم،می دانم .نه اینکه خوب باشد ، نه . انگار بزرگتر شدم . هشت سال می گذرد که اینجا مثل سنگ صبور، ناگفته هایم را میداند.

خستگی روزها ، خوابهایم را آشفته می کند . این زندگی تازه از جهت استقلالش بیشتر دوست دارم . و باید بیشتر بنویسم . تمرین کنم . بخوانم و باز بنویسم که همه سرگرمی و اشتیاقم است .

آنقدر در ادبیات غرق می شوم تا قلبم تاب بیاورد . تاب این زندگی و همه چیز را .

نظرات 1 + ارسال نظر
ژن کاذب یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:26 http://gen.persianblog.ir/

سلام ..
من هم بدون امضای سالهای قبلت رو خوندم ..
9 سال نوشتی .. امیدوارم سالهای سال بنویسی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد