بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

دو ماه شد .

دوست دارد من را خوشحال کند و امروز صبح بعد از 45 دقیقه آمد . در زد و بعد در آستانه در او را دیدم با دسته گلی بزرگ از رز . و من کاری نمی توانستم بکنم جز اینکه در آغوشش بگیرم . و حالا که می نویسم این ده شاخه رز مقابلم است و لذت می ببرم از زیبایی و رنگ و بویشان . و مردی را دوست دارم که این چنین من را دوست دارد .

دو ماه شد که زیر یک سقفیم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد