اینکه خودم تو را خیلی راحت بدنیا بیاورم ، در بغل بگیرم ، شیر بدهم ، خواب است اما تا چند وقت دیگر واقعیت می شود . خسته ام . از داشتن تو و لگد هایت خسته نیستم . از اینکه به دستور مردخانه یکهو کله بزنی و او هم از خنده غش کند وقتی دختر حرف گوش کنی مثل تو دارد ، خسته نیستم . خسته از ندیدنتم .زودتر بیا که قدمهایت هنوز نیامده برای زندگیم شادی دوباره آورده فسقلی . تو می آیی به خانه جدید و من دیروز برای همیشه از آن خانه و محله نچسب خداحافظی کردم . خواستم که نباشم دیگر و تو هم با دستهای کوچکت این گره بزرگ را باز کردی . با اینکه جای جدید خانه خودم نیست ، اما تا چند وقت خانه من و تو و بابا می شود . تو آنجا قد خواهی کشید و من نگران محیط رشد تو کمتر خواهم بود . صبحها به جای بیدار شدن با صدای موتور و ماشین و فریاد همسایه ها ، با صدای پرنده و باد و صدای صبح بیدار می شوی عزیزکم . این یکی از خوبی های این خانه تازه است .
تمام خوبی ها را بهم دادی با آمدنت . وقتی به سلامت در آغوشم قرار بگیری ، خوابهایم را تعبیر می کنی .
عزیز من
عجیب روح لطیفی داری
و من میدونم که زندگی برای آدم هایی که لطیف هستند بازی های سخت و شیرینی دارد
امیدوارم خیلی زود در آغوشت باشد...
ممنونم
خیلی خوشحالممممممم .... خیلی مبارکه .....سلما جون با نیومدنش هزار تا برکت آوردهههه عزیزمممم
عزیزممممممم خییییییلی مبـــــــــــــــــارکــــــــــــه..
ایشالا نی نی زودتر بیاد و خوشی هات تکمیل بشه..
مرسی
کجایی دوست من
نکنه کوچولو عجله داشته و زودتر اومده؟؟
مواظب خودت باش
درگیر اثاث کشی ام .خوبم.
سلام مادر ما منتظریما! امیدوارم همه چیز عالی باشه
ایشالا.
خانه ی تازه خوب است روزهای جدید جدید
خیلی خوبه خیلی. خدا رو شکر
عجب چیزیه این مادر بودن.
آدم رو یاد خدا میندازه.
واقعا . واقعا . واقعا .
یاد فیلم چهل سالگی افتادم. انجا هم مرد، فرهاد بود و دخترک پدر را با اسم فرهاد صدا می زد. بابا فرهاد من رو یاد اون اثر انداخت
:)
آره خیلی اون فیلم رو دوست دارم . اله زودتر بدنیا بیاد و بگه بابا فرهاد.
الهی شاهزاده خانم زودتر بیایند بانوجان
الهی الهی الهی