ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
وقتی که بیدار می شوی ، آنقدر لگد می زنی تا من را بیدار کنی .
وقتی که باهات حرف می زنم ، می خندی و دلت می خواهد حرف بزنی .
وقتی خوابی زل بزنم توی صورتت و نفسهایت را روی صورتم احساس کنم .
وقتی خوابی و لبهایت را جمع می کنی و انگار داری می مکی .
وقتی که توی خواب بلند بلند بخندی .
وقتی که دستهایت را موقع شیر خوردن روی سینه ام بگذاری.
وقتی که با سر سینه ام بازی کنی و بخندی .
وقتی که با همدیگر خمیازه می کشیم و می خندیم .
وقتی که زیر آب می شویمت و با من حرف می زنی .
وقتی که توی بغل پدرت آرام و راحت می خوابی.
وقتی که غر زدنهایت با خنده هایت قاطی می شود .
وقتی که توی بغلم خوابت می برد .
شادی یعنی تو
تو که مثل یک عروسک کنارم خوابیده ای...
اوهوم
خوندن مادرانه هات خیلی لذت بخشه
مرسی.به امید دیدار
همیشه ترسیده ام ار آن نرمی فرق سر بچه ها
اولش همهش می ترسیدم از همه چیز اما الان نه .
اینه که کوچیک نیس... هر کدومش یه دنیاس
واقعن . اینا دنیای منن .
ای جانم... چقدر خوشمزه بود مادرانه هات عزیزم... دل منم خواست:)
ایشالا خدا نصیبت کنه
چه مادرانه نوشت های زیبایی :)
ممنون
... اوهوم ...
چه شادی های خوبی ...
اوهوم
ای جآنـم :)
بالاخره اومـدِش ؟ !
:*
آره عزیزم .امروز واکسن دوماهگیش زدم . وای نمی دونی چه گریه ای می کرد دخترم.
الهی بگردَـم :)
ماهم تو خونه همش صدای بچه میآد :)
:)