بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

تن تنهایی، بی تن تو

بالاخره این قسمت خاتون را دیدم و بازی قشنگ عاطفه رضوی و قلبم کنده شد برای لحظاتی که می توانستم خوب باشم کنارت و فقط نگاهت کنم و هیچ نگویم و درد هایت را به جان بخرم و برایت کسی باشم که بایستم جلوی تنهاییت. اما خب نتوانستم. اما از هر جا وا ماندی من هستم... تا ته دنیا. اشک ریختم. برای قدرت. برای تنهایی آدمها که هیچ درمان ندارد. برای زمانی که می خواهمت اما نیستی.

نظرات 2 + ارسال نظر
Baran پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 07:14


عزیزم،
عزیزم،
عزیزم...

♥️

سلام پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 07:35

سلام
من هم دیدم
تا الان که جذاب بوده البته اگه با کشدار شدن داستان همین مقدار جذبه را حفظ کند خوبه
من بازی سرهنگ را دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد