بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

بیداری

خوابم نبرد. همه جا آفتاب پهن شد. رفتم زیر پتو اما خوابم نبرد. آخرین قسمت پادکست رادیو سانسور دریاره فیلم این خانه سیاه است فروغ را گوش دادم اما باز خوابم نبرد. رفتم توی عکسهایت، رفتم لابه لای روزهای سالهای گذشته ات که چقدر با حالا متفاوت بودی. چقدر تلاش می کردی. رفتم لابه لای نوشته هایت در ماهی هایی که نمی خوابند. باز هم خوابم نبرد. 

کتاب جدید وقتی همه یتیم بودیم ایشی گورو را شروع کردم به خواندن. باز هم خوابم نبرد. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد