بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

بی‌کسی

من کسی را داشتم که حداقل فهمیده بود که چه روزگاری می‌گذرانم، اما حالا همان را ندارم. بی‌کسی خیلی بد است. تنهایی را می‌شود تحمل کرد. من همیشه تنها بودم. هیچ‌وقت کسی حال و روزم را نفهمید. نفهمید در چه چاهی نفس می‌کشم. اما دیشب همان چند قطره امیدم هم پرید و رفت.

نظرات 1 + ارسال نظر
Baran یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1401 ساعت 08:30

❤:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد