بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

میبینی 

چه زنی شده ام، بوی پیاز داغ می دهم. قورمه سبزی پخته ام. رام و مثل بره می روم توی بغل حضرت والا موقع شستن ظرفها.

می خندم.


هر چه بگوید نه نمی گویم. می آید رد می شود و می زند به باسنم. و ماچم می کند و بلند می گوید عشق من. بهش باز می خندم.



۱۴۰۰/۵/۱

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد