بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

دلم تنگ است، خیلی غمگینم. برگشتم خانه‌ی خودم. آنقدر زورگویی‌ها را نمی‌توانستم تحمل کنم! از صبح دارم اشک می‌ریزم.البته که من عادت دارم به این زندگی و چه اهمیتی دارد؟

۱۴۰۱/۹/۲۹

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد