بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

هوا امروز چه باحال شده . چه ابری خاکستری. توی تاریکی اتاق فقط رعد و برق بود که اتاق رو روشن می کرد. یک لحظه از ایوان نگاه کردم .دیدم از شکاف ابرها خورشید نور زده . چه تلاشی برای تابیدن می کرد.د لم خواست زیر اون شکاف بایستم و بارون بخورم .اون قدر که مو هام خیس خیس شه. بعد اون قدر باد بهم بخوره که توی چشمهام اشک جمع بشه .توی یک روز ابری شروع کردم به راه رفتن .قدم زدن . تنهایی رو تجربه کردن . فقط دلم خواست که تو هم بودی . با هم از آرزوهایی که دیشب برات گفتم بازم بگم . دیشب که گفتی داری به مرگ و زندگی فکر می کنی یه ذره هول کردم . وقتی اومدم خونه اول عمق رو باز کردم .دیدم نوشتی یه نفس عمیق کشیدم .موقع بر گشت میدونی کی رو دیدم ؟ حجاریان . یاد ته .همون که باباش رو ترور کردند .هیچ تغییری نکرده بود .با چادر و مقنعه چونه دار ایستاده بود منتظر تاکسی . یادت می آد همیشه سر کلاس بچه ها از دستش عاصی می شدند از بس سوالهای خارج از کتاب می پرسید .همون طوری شده بود . یه ذره نگران بود صور تش. اگه سوار تاکسی نبودم حتما باهاش حرف می زدم .تنها تغییری که کرده بود دیگه اون عینک بزرگ به چشمهاش نبود . عجیب هوس کردم برم زیر بارون . دلم برات تنگ شده .
نظرات 7 + ارسال نظر

سلام .... واقعا چه بارون قشنگی ! اولين بارون پاييز ... راستی قالب وبلاگت منو ياد وبلاگ قبلی اون مفقود ميندازه !

[ بدون نام ] شنبه 12 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 23:16 http://eliabye.persianblog.com

منم دوست داشتم هوا قشنگ بود ............اه چقدر حرسم میگیره اینایی که برات پیغام میذارند و من نمیتونم بخونم ...............یعنییییییییییییییییی چییییییییی .........نمیخواممممممممممممم

آنیما یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:02 http://ashpazkhaneh.persianblog.com

یوهو........ سلام رفیق! امروز واقعا هوا یه جوری بود آدم وقتی زیر اولین بارون پاییز خیس آب بشه معلومه تکلیف اش چیه!

صاحب گلدان یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:58

سلام و تبریک به مناسبت اعیاد ماه مبارک شعبان...دی شب من نیز جوانی کردم و حسابی از ساعت هشت و نیم تا نه و نیم در زیر باران راه رفتم...کلی یاد جوانی هایم کردم و ...از صبح هم با اجازه شما یک ریز در حال عطسه کردن و خوردن دارو و...امیدوارم که شما به بلایی که من دچار شدم ، مبتلا نگردید...

حباب کوچک یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:04 http://leilymadani.blogsky.com

مرسی به من سر زدی بدون امضا!
تو دانشجو هستی؟ خانم حجاریان همکلاسیته؟
...

عزیزم ما فقط هم کلاسی بودیم .مریم هم اشاره کرده .ممنون.من دانشجو هستم .و فکر کنم تا ابد دانشجو بمانم!

ساغر یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:43 http://asleghazieh.persianblog.com

واااااااااااااااااااای . اینایی که مینویسی چقد نزدیکه به حس من . مرسیییییییییییییییییییییییی

تو هم خوب و نزدیک می نویسی.

عمق یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 13:51 http://omgh.persianblog.com

نخیر خانم حجاریان همکلاسیه مدرسه مون بود.:)مرسی فائزه عزیزم برای همه چیز و نامه ها....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد