بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

dream or reality

چشمهای کوچکت را باز می کنی

رو به آسمان شب.

که قرار است نوری بیاید و مثل شبنم بارانی ببارد .

درمردمک سیاه دیدگانت.

چتر نمی بری !؟؟

با خود سبد آرزوهای کودکیت را همراه کن.

یکی یکی بگو:

رویاهای گمشده و عجیب

.

.

.

.

و با امید بخواه که برآورده شود.

 

پ ن ۱:به خاطر تو نوشتم.

پ ن ۲:بیشتر از ده تا شهاب دیدم .

پ ن ۳ :دیگر سخت نمی گیرم.

 

 

O lord can u kill me

وقتی می گفت : برو ؛ بمیر !

نمی دانست که قبل از آن هزار بار مرده ام .

با گریه گفتم : نگران نباش . بالاخره روزی خواهم مرد !

روزی خواهم مرد ؛

و از اینکه هزینه زنده بودنم را بپردازی ؛

راحت خواهی شد.

دیگر مایه عذاب نخواهم بود .

کاش جرات داشتم به نفسهایم پایان دهم .

هزار بار دیدم که خودم را کشتم؛

و از جنازه ام وحشت کردم.

هیچ کس کابوسهایم را ندید .

هیچ کس گریه های بی امان شبانه ام را نشنید.

هیچ کس دردهایم را نفهمید .

صبح که بیدار شدم از تمام مردان روی زمین متنفر بودم .

black bird

عاشق صدای بهم خوردن آویز لوسترهای حرم امام رضا شدم.