بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

عشق . موسیقی ای وجود دارد که صدایی ندارد ؛ روح بی تاب این موسیقی خاموش است ؛ عشقی وجود دارد که بدن در آن محلی از اعراب ندارد ؛ روح در اشتیاق چنین عشقی بی صورت است . حقیقتی وجود دارد که شکلی ندارد . روح بی قرار چنین حقیقتی بی شکل است . بنابراین آهنگها راضی نمی کنند . بدنها راضی نمی کنند و صورتها روح را ارضا نمی کنند . اما این فقدان خرسندی ؛ این ناخشنودی باید درست فهمیده شود ؛ برای این که چنین فهمی سر انجام موجب استعلا می شود . پس صدا دروازه ای می شود به بی صدایی ؛ بدن راهی می شود به نا متعین ؛ و شکل به بی شکلی می رسد .
یک فنجان چای اوشو .
نظرات 5 + ارسال نظر
پایتون سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 13:58 http://python.persianblog.com

این کتابها ی مریمو نخون آخرش خل میشی ها مثه این عقب افتاده ها میای میگی عکسم افتاده تو روزنامه

دیوانه سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 14:44 http://www.divane.blogsky.com

کی میشه با هم یک فنجان چای بخوریم .
از نویه آشو یا ...

ناتاناییل سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 22:00 http://6200.persianblog.com

مهم نیس از کجا . ولی خوشحال میشم بازم بهم سر بزنی

دلقک چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:40 http://aavin.blogspot.com

اوشو چیه؟

اسم یک نویسنده.

رهای آبی چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 21:17 http://rahayabi.persianblog.com

ممنون که مطلبم را خواندی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد