بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

دریچه چشمانت را که می گشایی نور همه جا را فرا می گیرد.نوری عجیب که هیچگاه ندیده بودی. مثل یک حادثه در لحظه ای اتفاق می افتد. غیرمنتظره . در لحظه های ناب و فقط تو شاهد این اتفاقی. برای نوشتن شاید کلمه کم بیایدچه برسد به کاغذ و قلم. هیچگاه فکر نمیکردی تو در مرکز این حادثه باشی تا بخواهی آنرا بازگو کنی. حاشیه روز مرگی ها تو را اسیرکرده بود. خستگی و همیشگی بی انتها. تنهایی ممتد. تنهایی و خستگی مثل دو خط موازی در فاصله تک تک اجزایت بوده و تو همیشه با صبر آنها را تحمل می کردی. این فاصله مثل فاصله چشمها با قلب مشخص و محدود بود. دنبال زندگی بودی. دنبال چیزی بودی ماورای همه باید ها و نباید های تکراری؛ کلامها روی میز مانده و درسهای چزوه شده دنبال چیزی شاید از جنس زندگی که فاصله ها رو پر کند. حتی فاصله بین دیدن و حس کردن . می خواستی هم زمان که می بینی باران می بارد در قلبت سرشار پاکی و طراوت شوی و بوی خاک باران خورده بدهی. می خواستی خرق عادت کنی یا معجزه ای که تمام ناله ها ؛ دردها و فریادها را 
می شست. فکر می کردی باید خیلی فراتر از حرفای معمولی راه رفت. فکر می کردی باید مثل روشنفکر ها عینک زدو زندگی را عجیب و غریب دید. ولی همه چیز با دیدن این نور پایان گرفت. باورت می شودکه این مکاشفه نیست ؛ بلکه دیدنی است حقیقی. با همین چشمها که حالا دیگر فاصله ای با قلبت نداشت مشاهده کردی که ماورای خودت چیزی وجود ندارد. اگر نقاش بودی ؛‌بوم و قلمو را برداشته بودی و تصوی ازنور را کشیده بودی. اما حالا فقط میتوانی بنویسی که همه روزهای برفی و بارانی را دوست داری بخاطر همین نور. در پهنه آسمان ؛ از هم آغوش دو ابر؛ نور؛‌و صدایی بلند میشود. قطرات ریز باران. و در آخر حلقه ای رنگ رنگ که طلوع را به غروب پیوند زد. حالا روزهاست که می نویسی؛‌قدم می زنی ؛‌کتاب میخوانی و مثل مردم عادی نفس میکشی اما چشمهایت هنوز از نور معاشقه ابرها پر است و گوشت از صدای آن در قلبت شادی جشن گنجشکان برپاست . یادت می آیددر آن روز برفی هم تو آن نور را دیدی. باور میکنی که در آن لحظه تو هم عاشق شدی و برای همیشه عاشق ماندی. به آسمان نگاه میکنی. از ابرها خبری نیست اما تو خیس از محبت آنها شده ای و دستهایت از سرما یخ زده اند.   
نظرات 7 + ارسال نظر
omgh جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 23:11 http://omgh.persianblog.com

omidwaram behem az oonja telefon koni faeze!delam kheyli barat tang shode...azize delam

[ بدون نام ] شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:15

[ بدون نام ] شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 18:46

فائزه یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:12

خیلی ممنون که یادتون بود .مرسی .

شین یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 23:51 http://sheen.persianblog.com

سلام ...

بهار دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 23:01 http://khaatoon.blogsky.com

چه خوب.خوش به حالت....

دیوانه پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 00:29 http://divane.blogsky.com

مثل همیشه -- عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد