بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

کاشکی یک پسر بچه تغص داشتم که وقتی از سر پل سید خندان رد می شدم چشمش به بساط دختر کوچولوی جوجه فروش می افتاد و بهم گیر می داد که برایش یک جوجه بخرم .
نظرات 4 + ارسال نظر
حوریه چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:20

omidvaram khoda behet 1pesar bache toghs bede
ta beryo barash joje bekhary

الهه چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 13:39 http://eliabye.persianblog.com

تو خودت بچه ای .....................D:

ناتاناییل شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 http://www.6200.persianblog.com

چیزیم نیست.تو که خوب شدی منم خوب میشم:)

[ بدون نام ] شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:42 http://paradox.blogsky.com

and i wish i was a little gold fish in a little glass jar waiting for a lil' kid to buy me

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد