بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

with your best space wishes

زمین از این بالا واقعاً زیباست و من ایمان دارم که اگر همه مردم می‌توانستند زمین را چنان که من نظاره می‌کنم، ببینند تمام تلاش خود را در جهت حفظ و بقای آن به کار می‌بردند. من آرزو می‌کنم انسانهای بیشتری قادر به انجام سفری فضایی و دیدن چنین صحنه‌های با شکوه باشند.

وقتی ای میل انوشه انصاری را برای نازی می خواندم اشکش جاری شد .منتظرم این چند روز تعطیلات هم تمام شود . امروز که از خواب بیدار شدم فکر کردم جمعه است و وقتی فهمیدم پنج شنبه است انگار کمی ناراحت شدم . خسته شدم از این شهریور طولانی که برایم درد و رنج بیشتر نبود .

برایم تعریف می کند تو را دیده است . هر دویتان سر تکان داده اید که این طوری باید همدیگر را ببینیم .و وقتی تعریف می کرد من دلم تنگ شد . دلم برای روزهای خوب و بدم با تو تنگ شد و دوباره ذهنم شروع کرد فکر کردن . از پنج صبح تا یک ساعت و نیم بعدش به تو فکر کردم و اینکه کاش می توانستم سرت داد بکشم . به خاطر این زندگی که برای خودت درست کردی . حتما تعجب می کنی . انگار حسم می گوید بدتر از قبلی . تنهاتر . ساکتتر و من باز برای غرق نشدن تو فقط دست و پا می زنم و تو هی فرو می روی .

دلم می خواهد ببینم که ما روی زمینی زندگی می کنیم که آرام است مثل یک گهواره که به نرمی تکان می خورد و ما را با خودش می برد .

پرتاب خیلی نرم و آرام بود. زمان رسیدن به ایستگاه خیلی طولانی به نظر می‌رسید ولی ارزش آن را داشت. من نمی‌توانم چشم از پنجره بردارم. از این‌بالا زمین باشکوه و آرام به نظر می‌رسد. از این بالا قادر به دیدن موضوعات ترسناکی که در اخبار می‌خوانی و یا می‌شنوی، نخواهی بود.

نظرات 5 + ارسال نظر
ممل کینگ کنگ پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:13

http://33x.blogsky.com

بلانش پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 17:52

یک جور عجیبی دارم به انوشه حسودیم میشود <اما راستش را بخواهی اوهم باید به من حسودیش بشود چون حالا میلیونها میل با پاییز من فاصله دارد ...

آمی پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 20:20 http://badkhoob.blogsky

منم درک رفتن به فضا برام یه جوریه..این انوشه انصاری تمام مدت راه توی سفینه و بعدشم اونجا چکار می کنه؟آخه فضانورد که نیست کار خاصی داشته باشه.سفرش تفریحیه.بعد من می خوام بدونم چه تفریحی می کنه؟

سمفونی شعله ها جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 00:38 http://symphony-sholeha.blogsky.com

کاش من میتونستم تو و همه دوستامو ببرم اون بالا بالاها که ...
خدا رو چه دیدی؟ شاید ...

سیروس جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:26

خدا نصیب کنه (؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد