بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

حالا دیگه تو رو داشتن خیاله

خواب دیدم . خواب دیدم با تو هستم تا ابد و همیشه .مفهوم با تو بودن را در خواب دیدم که برایم لذت بخش بود . آسمان دیشب برایم ستاره ای نداشت . خوابم نمی برد . سرود سوم برزخ از کمدی الهی دانته را خواندم اما بازم خوابم نبرد . پاییز آمده با خنکای شبها و برگهای ریخته روی چمنها و آفتاب بی رمق عصرهاش .می گوید وبلاگت را دوست دارم چون خودت هستی . نزدیک . واقعی . خود خودت . صمیمی . و من ذوق می کنم . می گوید دلم برایت تنگ است . چرا نمی آیی ببینمت . و قول می گیرد یک روز با هم افطار بیرون باشیم .می گویم می خواهم تو هم باشی و می پرسد مطمئنی ناراحت نمی شوی .می خندم و قول می دهد این هفته قرار بگذارد .سه تایی .و من خواب تو را می بینم که همیشه با منی .صبح که بیدار می شوم خوشحالیم را با هیچ چیز عوض نمی کنم .آیا این رویای من فقط خیالاتم است یا .. کاش می شد خوابهای مشترکی دید .
نظرات 6 + ارسال نظر
بانوی ماه شنبه 8 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 14:51 http://banooyemah.blogsky.com



سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...

واقعا عالی بود موفق باشی

سمفونی شعله ها شنبه 8 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 22:25 http://www.symphony-sholeha.blogsky.com

به یقین میدانم که آنروز خواهد آمد که نه تنها خواب دیدن٬ که همه چیز (عاشقانه) (برای همه) مشترک خواهد بود.

سیروس یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:40

نماز روزه هاتون قبول...

[ بدون نام ] یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 14:32

ّّّّّّّّّهیچ چیز محال نیست.

[ بدون نام ] یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 14:32

لوتوس یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 23:29

محال...خیال...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد