بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

ویرانه

بین هوا و زمین مانده ام ، از همان وقت که رفتم ، مسخره است ؟ نمی دانم ! حالا ون گوگ باز هم به نقاشی عاشقترم می کند . و دلشوره و دلتنگی رهایم نمی کند .

آغوشت

همچون دمی است بر تنی خسته ، خفته در گور .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد