بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

داستان همیشگی

چرا وقتی که آهنگ ای کاروان ای ساربان نامجو را می شنوم اشک توی چشمهایم حلقه می زند و یاد شما می افتم که برای هزارمین بار در درونم به مسلخ رفتید و همچون مسیح به صلیب کشیدمتان و زخمهایتان آنقدر عمیق بود که مُردید ، کشتمتان و شُدید همان تو ، تویی که دوستم ندارد ، که برایت اهمیت ندارم ، و برایم باز تمام شُدید ، چقدر دلم می خواست که کنارم بودید و دستم را از آنجا که آرنجتان خم می شود رد می کردم و به شما می چسبیدم اما مثل همیشه ها زدم و همه چیز را شکستم و از شما ، هیچ نماند به جز تو ، و جلوی اشکهایم را گرفتم وقتی می خواند : به یاد یاری خوشا قطره اشکی ...نازی آمده و کنارش علی نشسته ، حسنا هم هست و من چیزی کم ندارم .

قرار بود وقتی وان مَنز دریم یانی را می نوازد ، من هم متنی را که برایش نوشتم بخوانم اما او تنها نواخت بدون متنی که مدتها قبل نوشته بودم ، چه خوب اجرایش کرد و تنها یکبار .  

قرار نیست که تو همیشه باشی و من دوباره توی سر و کله خودم زدم که همان دخترک قبلی شوم . کسی که باید تنهایی روی پای خودش بایستد و به هیچ کس احتیاجی ندارد . شاد باشد و بماند و دلها را شاد کند .  

 که هستم من آن تک درختی که در پای طوفان نشسته ، همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته ، 

و چه سخت بود که دوباره برگردم به روزهای قبلیم ، فکر می کردم این بار همراهیم می کنی و یک راه عادی را مثل همه آدمهای معمولی با هم طی می کنیم اما آن هم انگار نمی شود .  

نظرات 3 + ارسال نظر
من پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1387 ساعت 00:17 http://stabrag.persianblog.ir/

میفهمم . .
میفهمم که میفهمیم. . .
خستم


سیما جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:47

نگران نباش. هنوز خیلی راه داری. انقدر هم احساس تنهایی نکن. وقتی نوشته هات و می خونم عجیب یاد خودم می افتم. شاید یک روزی یک جایی وقتی احساس کردیم خیلی به هم نزدیک شدیم اونوقت برات بگم خیلی چیزهایی که نشنیدی و نشنیدند. به هر حال بذار اشکهات بیان اگه آرومت می کنن و دوری کن از هر چیزی که اشکت رو دربیاره. تو باید خیلی قوی تر از اینها باشی برای آینده. نذار تنهایی اینجور گلوت و بچسبه. زندگی خیلی بی ارزش تر از این حرفهاست. باورکن راست می گم من که تا اینجای راحش و تجربه کردم اونم به شیوه ای شبیه تو. اینو میگم. البته اگه منو بهتر شناخته بودی البته بیشتر حرفم و باور می کردی. به هر حال اعتماد کردن به هر کسی رو محدود کن.

آبگینه یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1387 ساعت 00:19 http://marmarmary.blogfa.com/

برنگرد لحظه را با شادی زندگی کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد