بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

دیروز 

بعد از خرید کتاب جنبش های هنری قرن بیستم که رنگ جلدش سبز خوش رنگی شده ،و حسابی به ذوقم آورد ،بعد از پیاده روی طولانی تا قهوه فرانسه ، و دیدن آن زن مست پای برهنه توی پیاده رو که روسری اش را برداشته بود و سیگار می کشید و لیوانش خالی شده بود ، که حسابی باهاش حال کردم ، بعد از خوردن بستنی های رنگی با راضیه و ساناز توی قهوه فرانسه و چرپ و پرت گویی های من ، بعد از گذشتن از جلوی دانشگاه تهران و به یاد آوردن روزهایی تلخ از خرداد و تیر ، بعد از خداحافظی ، بعد از بالا رفتن از خیابان کارگر و پیچیدن یک بغض بی دلیل ،بعد از سواری گرفتن از اتوبوس ، بعد از همه این بعد ها ،  

شاید روزی دلم برای این بعدها خیلی تنگ شود .

نظرات 1 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 19:36 http://stabrag.persianblog.ir/

چه خوبه که برای این بعدن ها از حالا دلتنگی می کنی
چه خوب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد