بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

نوروز 89

انگار همه چیز بین قبل از عید و بعد از عید تقسیم می شود . تسویه بدهکاری و طلبکاری . اما هیچ کس فکر نمی کند که توی این یکسال چند بار دل کسی را شکسته ، اشک کسی را درآورده یا اینکه چند تا جواب سلام و اس ام اس و تلفن به کسی بدهکاره . فکر نمی کند که باید ... 

لحظه سال تحویل چشمانم را می بندم و تمام خاطرات بد این یکسال را پاک می کنم .برای دوستانم آرزوی بهترین ها می کنم. 

بین کتابهای جدیدم نوک پا قدم می گذارم ، اتاقم بهم ریخته عید است ، قشنگترین لحظه ها همین لحظات انتهای سال است که تندتر از همیشه می گذرد . تخم مرغ عید رنگ می کنم و لبخند می زنم به بید مجنون پنجره ه ام که خیلی وقت است لباس عید پوشیده است .

نظرات 1 + ارسال نظر
lxivi جمعه 6 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 14:22 http://starbag.persianblog.ir

تقویم به گور پدرش میخندد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد