بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

بارش بی پایان خوشبختی

باور کن که سردت می شود ، بسیار سرد که حتی گرمترین و مهربانترین آغوش هم نمی تواند کاری کند ، باور کن که دستانت یخ خواهد زد ،باور کن که موهایت خیس می شود ، حتی اگر چتر داشته باشی ، نوک دماغت قرمز خواهد شد حتی اگر شال گردن محکمی بسته باشی ، باور کن که خنده از لبانت محو نمی شود ، باور کن که لیوان چایت را زمین نخواهی گذاشت ، و پنجره را رها نخواهی کرد ، و خواهی دید که درختان کاج که همانطور محکم ایستاده اند ، سنگین خواهند شد ، و کوه ها همه لباس سپید بر تن خواهند کرد و تمام الهه ها به شادی سوار بر گردونه ها یشان شده و گرد خوشبختی بر سر ما می ریزند ، باور کن که برف یعنی باریدن خوشبختی ، و زیباتر ازآن چیزی نیست .  

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:21

گرک گرک کردنش زیر پامون گوش همه رو کر کرده.هیچ صدایی نمیاد.

born چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:37 http://dandelionn.persianblog.ir/

باور کردم.

Blanche دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:12

آره جونم ،همینا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد