بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

single-minded

 حسابی خانه نشین شدم،از همان دوم بهمن که ماندم خانه و بست توی اتاقم نشستم که چند تا کتاب نکته و تست دوره کنم،برای کلاس زبان و یکبار هم کتابخانه ملی بیرون رفتم،عادت کردم که تا یازده توی تختم بمانم،خواب و بیدارم،کتاب می خوانم،به روشن شدن آسمان، به عکسهای روی دیوار،به خاطره ها خیره می شوم،هر روز که بیدار می شوم به خودم می گویم دیس ایزه جرنی،و ازپله ها پایین می آیم،کنکور هم گذشت،دیدن بچه های دانشگاه وپیاده روی بعدش خوب بود اما خود سوالها مثل روز قیامت بود،ربطی به خیلی خواندن نداشت.به هیچ چیزی ربطی نداشت.روزهای آفتابی و بارانی.اوایل اسفند.انتظار می کشم،مثل زنی حامله روزها را می شمرم.مثل مادری نگران به چیزیم که درونم شکل می گیرد ، شک دارم اما هست .نمی توانم انکارش کنم.تهی شده ام.خالی شده ام .از عشق.من که فول آف لایف بودم مثل توپ فوتبال کم بادم.سکوت کرده ام و منتظرمعجزه ام.سکوتی سنگین و سخت مثل بارش برف.برعکس همه دنیا.انگار باید انقلاب کنم.مثل مصر و لیبی.مثل تونس.باید فریاد بزنم آزادی و خودم را از خودم و اطراف بیهوده ام رها کنم.از دیکتاتوری خانواده ام جدا بشوم و اعلام استقلال کنم.باید خون بریزم.باید سر ببرم.باید بیهودگی را بکشم و پنجره را باز کنم و فریاد بزنم زنده باد آزادی.

نظرات 7 + ارسال نظر
بلانش سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:54 http://pas-ici.blogfa.com

من هم هستم به خدا فائزه let's go

ساناز چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 00:40

زنده باد آزادی
این چیزیه که من همیشه توی چشمای فائزم خوندم

born پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:13

فضای جدید مبارک.

born پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:20

اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که در تو می‌گذرد.
اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که چون جوبارِ آهن در تو می‌گذرد.
اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که چون دریایی از پولاد و سنگ در تو می‌گذرد.

بلانش شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:11 http://pas-ici.blogfa.com

چرا وبلاگت چپندر قیچی شده ... چیکارش کردی خواهرو؟

مریم یکشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:53 http://marsiyeh.blogfa.com

معشوق من نیز من را نمی خواهد و اصلا من را نمی بیند اما واقعی است و جسم دارد. معشوق تو اما فکر می کنم که خیالی است ؟ کاش خیالی بماند برایت تا درد نکشی.

مانا دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 23:44

چطوری فائزه؟ چه خبرا؟ فارغ التحصیلی خوش میگذره؟ من هم پایه ام خون ریزی و استقلال طلبی رو هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد