بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

خداحافظ

شاید دچار وضعیت موبینگ شده ام.معلق میان زمین و هوا.نمی توانم فکر کنم،کارجدی انجام بدهم.در خلسه.در جایی که خدا هست.توی سرم.توی خاطراتم هستم و نیستم.انگار بهت هشدار داده باشند،آلارمش سرم را برده.دلیت کن.بریز توی ترش و دوباره پاکش کن .مثل دو هزار ایمیل خوانده و نخوانده که پاک شد.باید فراموش کنم و پنجره را باز کنم رو به سوی هوای اردی بهشت ،وقتی که هوای صبح هنوز تاریک روشن شده و توی خواب و بیدار خدا را صدا می کنم که هوای من را داشته باش.نمی دانم دارم تغییر می کنم یا منتظرم اتفاق بیفتد و بعد که خیالم راحت شد دوباره روزمرگی را از سر بگیرم.برنامه  بچینم برای تفریح و درس و کار و زندگی.اما شاید تنها نباشم.نقشه نمی کشم حتی تصورش هم سخت است.دارم کم کم از خیالات بیرون می آیم و دنیای واقعی را لمس می کنم.از کودکی  می کشم بیرون و مثل آدم بزرگ ها می شوم.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 18:35

پس مبارکه تولدت رو میگم عزیزم چقدر بو میاد بوی تغییر

born شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 21:28

سلام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد