بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

زمزمه شبانه

گاهی فکر می کنم می شناسمش اما بعضی وقتها هم نه . و این همه که در ظاهر دوستم دارد می ترساندم . من هنوز در حال چشیدنم و طعمش را نمی دانم اما او هنوز نچشیده می گوید هیچ گاه تنهایم نمی گذارد .این همه عجیب نیست برای یک ازدواج سنتی ؟

نظرات 4 + ارسال نظر
المیرا چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:09

دیشب خوابتو دیدم... الان اومدم دیدم خبر عروسیتو دادی! خیلی خوشحالم برات فائزه. خیلی. چه خبر عالی ای :-)
امیدهای خوب و خوشی و خوشحالی و سلامتی...
مبارک باشه

mer30 azize delam , kheili delam barat tang shode bood . mer30 .omidvaram to ham khob o khoshhal bashi .

الهه چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:29

نه عزیزم عجیب نیست وقتی کسی بره تو دل کسی اینجوری میشه ... من پسری رو میشناسم که آزاده وقتی باهاش صحبت میکردم معتقد به ازدواج سنتی بود ... پسرا الان از دخترا خیلی ناتو خوردند برای همین ترجیح میدند که ازدواج خوبی اونم از نوع سنتی داشته باشند ..توکلت به خدا باشه ..

بلانش چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 14:25 http://pas-ici.blogfa.com

بیا بغلم ...

بوس بوس برا خاهر عروس .

born شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 22:52

ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد