بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

ای مادر عزیز که جانم فدای توست .

به بچه ای فکر می کنم که از توست ، در درون توست ، از گوشت و پوست و خون توست . و حالا می توانی فکر کنی که دوستش داری یا نه ؟ سالم است یا نه ؟ تکان می خورد یا نه ؟ رشد می کند ، می فهمد ، احساس دارد ؟و همه این سوالها می تواند وحشت بزرگی باشد از ندانستن حال و احوال کودکی که در درون تو رشد می کند ، خدا خیالت را راحت می کند وقتی گاهی لگد می زند به شکمت . همه خوشحالی یک مادر همین درک حس حضور زندگی در درونش است و تمام آرزویش سالم بودن کودکش . وقتی خیالت راحت می شود که بدنیا بیاید و این سلامت را از نزدیک ببینی و لمس کنی و صدای گریه اش را بشنوی . مادربودن . تمامیت یک زن . داشتن یا نداشتن .و هزاران سوال در پیچ و خم این راه بی پایان .

نظرات 1 + ارسال نظر
بلانش جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 00:14 http://pas-ici.blogfa.com

داری مامان میشی ینی ؟
:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد