بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

مجبور نیستم

 ولی دوست دارم . دوست دارم از وانتی پشت خانه ام ، پنج کیلو باقالی بخرم و تا یک نیمه شب بنشینم و از پوست سبز تیره جدایشان کنم ، از وسط نصف و آخر از پوسته نازک سبز رنگ بیرون بکشمشان و در سبد بریزم . مجبور نیستم اما وقتی از جلوی سبزی فروشی رد می شوم ، وسوسه می شوم نیم کیلو سبزی خوردن پر از ریحان بخرم ، بگویم نعنا و ترخون و مرضه هم بگذار و بعد با مردخانه بنشینم سرش و توی سینی پاکشان کنیم و جدا جدا در پارچه خشک کنم برای روزی که می خواهم .دوست دارم آب هویج و سیب بگیرم ، شیرموز درست کنم ، راه راه بدهم  مردخانه بخورد شاید کمی چاق شود ، گو اینگه امشب رفت روی وزنه و سه کیلویی چاق شده از بعد از آشنایی با من !! دوست دارم مغز کاهو را نگه دارم برای خوردن با سکنجبین . خوشم می آید از اینکه روی میزم پر باشد از شکلات و پولکی و نبات . پر باشد از لواشک و توت خشک .

نظرات 1 + ارسال نظر
ابوعدنان جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:01 http://abooadnan.blogsky.com

چقدر پولدار؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد