بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

بازخوانی

کتابی که سال هفتاد و هفت از مریم مرغ مینایم کادوی تولد گرفته بودم ، اولین سال دوستیمان را از قفسه کتابهایم بیرون می کشم و بعد این همه سال دوباره می خوانم. به بهانه کلاس تازه ای که ثبت نام کردم و تکلیف م خواندن داستانهای چخوف و بقیه نویسندگان رئالیست است . خوب است که از دیشب تا حالا دارم می خوانم . قورمه سبزی شام را گذاشتم که وقتی از لگو برمی گردم باز هم بخوانم . برای توی راهم هم بقیه داستانها را می خوانم .توفیق اجباری خوبی است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد