بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

برای تو ، میس بُرن

تنهاییت را به من بده

به آفتاب ، به ظهر چسبناک تابستان

تنهاییت را ببخش

به باد ، بادی که زیر سایه درخت مهربان خنک تر است .

تنهاییت را بشوی

در آب ، دریا ، حتی گاهی می شود زیر دوش حمام تنهایی را شست و پاک کرد.

تنهاییت را به من بده

به جان ستاره هایی که دیشب مواج بودند ،

به جان همان تنها شهابی که یکهو دلم را برد و آرزوی من را با خودش برد.

تنهاییت را با من تقسیم کن عزیزکم،

مهربانم !

پ ن : دوباره عاشق شدم ، شاعر شدم ، و مدیون تو هستم که هستی و آمدی و ماندی .


نظرات 2 + ارسال نظر
پسر پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:29 http://iamman.blogfa.com

صداقت داشتن، گناه است
راستگویی کالای بازارِ مکاران،دغل بازان
هیچ گاه هوس یا نیازتو با صداقت نگو
هیچ گاه نگو میخواهی آنچیزیکه خداوند در تو قرار داده
بهترین رنگ برای این دغل بازان همان دروغگوی است

born جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:20 http://shahabbaraan.blogfa.com/

در اعماق خاطراتی شیرین دلم هوای شهاب باران را کرده بود...اما نشد.
تنهایی بخشیدنی نیست. فریاد زدنی هم نیست. حل میشوی در آن و حل می شود در تو. اما کم کم ...
دلم برای سرما تنگ شده و این پست مرا به حال و هوای زمستانهای برفی پرتاب کرد.
سپاس دوست همیشه شاعر و عاشق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد