مگر می شود ، فرقی نکند ؟ مگر می شود از جاهایی رد شد که قبلا با دیگری ، عبور کرده ای و حالا باز می گذری ، تو ظل تابستان و آن وقت تنها فرقش باریدن برف بوده و احساست و حالا هرم داغی بوده و باز هم احساست و صدایت که می پیچد لابه لای نفس های دیگری .
بدون امضا
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1392 ساعت 00:56
چرا نشود؟
دیگر دلم برای هیچکس تنگ نخواهد شد و ته نقش حال و هوای هیچ جاده ای مرا اندوهگین نمی سازد. خدای زیبا رویم را شکر که تنها هستم.. خودم و او.
تنهایی خوب است و این خصوصیت از خداوند به ما ارث رسیده . و هر چقدر با کسی باشی ،در تنهایی خودت تنهایی .
فرق میکنه