بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

شادی

دیشب که باران می بارید ، هر بار که پلکهایم را باز می کردم رو به تاریکی و صدای باران ، با هر تکان تو توی دلم خدا را شکر می کردم و در گوشی بهت می گفتم صدای باران است ، باران . نمی دانی وقتی حالت خوب باشد و عاشق باشی و صدای نفسهای پدرت را بشنوی کنارت ، شنیدن صدای باران چه کیفی دارد . گوش کن ، پدرت کنارمان هست ، باران می بارد و بهتر از این نمی شود .گوشت با من است ، اینقدر شیطونی نکن . بگذار با صدای باران بخوابم . لالایی قشنگتر از این نشنیدم !

نظرات 6 + ارسال نظر
Arshia چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:42 http://pc-iran.ir

زیبا بود مرســــــــــــــی

ممنون

بابالنگ دراز چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:52 http://pendelton.blogsky.com/

اه باران... باران
شیشه پنجره را باران شست
چه کسی اما
یاد تورا در دل من خواهد شست
سلام
کیه که بارون رو دوست نداشته باشه؟؟؟

واقعا.

زهره چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:37

شاید می خاست که باهم بشنوید

شاید.

سپپ چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:55 http://sepp90.blogfa.com

خوابیدن با صدای بارون محشره. مخصوصا با حس تو.

خیلی خوب بود.

میس راوی چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 21:21 http://andoheravi.blogfa.com/

این لحظه‌ای که نوشتی... مطمئنم قسمتی از بهشت همین باشد... صدای باران در شب و کودکی که در بطن تو به صدای زمزمه هایت گوش می‌کند..

هانیه جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 23:41

شادی تان همیشگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد