بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

جای امن

یکهو دلم غنج رفت برای کتابخانه دانشگاه ، کتابخانه ای کوچک اما پر از کتاب . هنوز یادم هست نمایشنامه ها کجا بودند ، کتابهای صنایع دستی کجا و سینما و ادبیات و رمان و ...آرزویم بود و خیلی راحت بهش رسیدم و آن وقت نفهمیدم . حالا می دانم چه سکوت خوبی بود و چه روزهای خوبی بود وقتی بین کتابها راه می رفتم و دست می کشیدم روی کتابها و به ثانیه ای برای بچه ها کتاب می آوردم و هیچ وقت نفهمیدم چرا خانم حسینی گاهی اینهمه تلخ می شد با بچه ها و چقدر کیف داشت که بچه ها یکی را پیدا کرده بودند راحت برایشان چند تا چندتا بدون غر زدن کتاب می آورد . فکر می کنم بیشترین کتابی که خواندم در مدت این چهار سال دانشجویی در دانشگاه سوره بود و بیشترین زمانش هم وقتی سه روز در کتابخانه کار می کردم . هشت تا چهار . روزهای زوج . چقدر بهم خوش می گذشت . و وقتی پایم را توی کتابخانه ملی گذاشتم یادم رفت کتابخانه فسقلی دانشکده هنر و سوره را . هنوز هم آرزو دارم در بین کتابها کار کنم . کتابهایی که کاغذهایشان بوی کهنگی بدهد و از ورق زدنشان کیف کنم . یادم هست می نشستم روی موکت کتابخانه ملی و مدتها همان جا، کتاب را می خواندم . آنجا کیفش این بود که بعضی کتابها کنارت توی قفسه ها بودند و هی به تو چشمک می زدند و داشتن حجم عظیمی از کتاب در کنارت ، خوشبختی است .کتابخانه های زیادی رفتم . یادم هست ، عید ، رفته بودم کیش و رفتم کتابخانه آنجا ، و مسجدی در همانجا هم کتابخانه خوبی داشت . توی تهران هم چند جا عضو بودم . کتابخانه سپهر و سعادت آباد . کتابخانه میراث . کتابخانه صنایع دستی هم رفتم وقتی استادم مسئول آنجا بود . کتابخانه ها جای امنی بودند برای من . امیدوارم در خانه ام ، کنار تو فرزند قشنگم کتابخانه ای راه بیاندازیم . برای تو هم چند تا کتاب خریده ام که برایت خواهم خواند . برای خودم و خودت .

نظرات 5 + ارسال نظر
سپپ شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 22:41 http://sepp90.blogfa.com

آرزوم بود یه کتابخونه ی قدیمی پر از کتاب داشتم. این مدل کتاب خوندن که گفتی واقعا عالیه. بین قفسه ها بشینی رو زمین... وای

اوهوم خیلی.

هانیه شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 23:02

منم دوس دارم

کژال دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:03 http://jayeehavaleyemah.blogfa.com

وای من عاشق کتابم.این پستت خیلی بهم مزه داد

محبوبه چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:32 http://nabz.blogfa.com

داشتن یک کتابخانه فکرخیلی خوبیه عزیزم بخصوص که کتابهای مخصوص نی نی جان هم داشته باشه

خدا کنه بشه براش درست کنم.

هوار چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:34 http://havarr.blogfa.com

چقد دلم خواست مامانم بودی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد