بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

ساعت زمستان

دیشب جور عجیبی بودی .دو قلپ شیر می خوردی و بعد من را با دکمه های سیاهت نگاه می کردی ، روبان بلوزم را می خوردی و بعد دوباره شیر . خنده ام گرفته بود و از خنده ام مردخانه بیدار شد . تو هم می خندیدی از شادی من . دوباره شیر ، روبان و حالا گوشه ملافه متکای من هم به خوردنت اضافه شده بود .و بعد صدایی در تاریکی شب . باید عوضت می کردم . در اولین شب بلند زمستانی خوابمان را پراندی دخترک.
امروز اول دی ماه است و منتظرم ساعت چهار بار بنوازد .من با تو راز فصلها را می دانم و حرف لحظه ها را می فهمم.
کنار من دراز کشیدی و با توپت بازی می کنی.

نظرات 8 + ارسال نظر
آبگینه چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:48

کنار هم
تا همیشه
سبز باشید

مرسی مریم جان

م چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:50

.. چه خوشکل گفتی " دکمه های سیاهت " رو
دلم خواست ... نمی شه ما هم ببینیم ...

چرا عزیزم

جلال پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:19

خدا صبر بده

داده .

م پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:55

.. دیدمش .. دیدمش .. کلی ذوقناک بود
آخی .. چقد خوب ِ فوق العاده ایه ... چشماشم خیلی ماهن همونجوری که میگی ... ان شاالله کنار شما سلامت باشه همیشه ...

مرسی عزیزم .

محبوبه دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1393 ساعت 08:23 http://nabz.blogfa.com

چقدر دلم خواست این فرشته کوچولو رو ببینم... الهی همیشه آرامش مهمان خانه اتان باشد دوست جان

قربونت

مکث دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1393 ساعت 13:27 http://www.cheragh13.blogfa.com

لبخند نشسته روی واژه هات

محبوبه سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1393 ساعت 08:15 http://nabz.blogfa.com

مامانی جان، عکسهای بی نظیر دخترکتان را دیدم به شدت به فرشته ها شبیه اند بانو...بخصوص توی آن عکسی که عید با آقای پدر گرفته...عشق و آرامش جاودانه باشد توی خانه تان بانوجان...

مرسی عزیزم

میس راوی چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:13

دلم قنج رفت بدون امضا. خب فکر ماهام باش که نیستیم پیش خوشگلت که بوس بوسیش کنیم. :*

قربونتون برررم من ، اینستاگرام سر می زنید آدرس بدم عکساشو ببینید خانوووم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد