بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

اولین دندان

یکشنبه که شد هفت ماهت تمام شد ،مروارید سفیدی در دهانت شروع کرد به بالا آمدن . روزهای بعد از آن به قاشق غذاخوریت گیر می کرد . نوک تیزش را با انگشتانم لمس کردم . بی قراریهای شبانه ات را فهمیدم و پا به پایت بیدار نشستم تا بالاخره اولین دندان کوچولوی تو درآمد . آن پایین روی لثه هایت . همان جلو . هنوز پیدا نیست . اما تو اولین دندانت را درآوردی و مرحله دیگری از زندگیت را آغاز کردی . آغاز خوبی است برای روزهای بهتر برایت عزیز دلم . دخترکم .
امروز دکتر از قد و وزنت راضی بود . یک ماه به یک ماه رشد تو را می بینم و می نویسم . هر یک ماه چیز تازه ای یاد می گیری . به تازگی می نشینی و کمی هم چهاردست و پا به جلو می روی . اینها حرکتهای ظاهری توست . هر روز برایت از کلمه های تازه می گویم و کتابهایت را برایت می خوانم . همه تلاشم را می کنم برای رشد بهتر تو . تا وقتی زمانش برسد خودت بهترین راه را انتخاب کنی.

نظرات 4 + ارسال نظر
مینا یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 16:39

چقد هیجان انگیزه سلما وقتی بزرگ شه یه وبلاگ داره برای خوندن که راجب خودش نوشته شده

امیدوارم خودش خوشش بیاد

م یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 21:43

.. آخی ... الهی که باهاشون یه عالمه غذاهای خوشمزه ی لذیذ بخوره ....

میس راوی سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 00:30

تپلی و ناز و خوشگل :***

قربان شما

مکث پنج‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 18:53 http://www.cheragh13.blogfa.com

عزیزم...

مثل دو تا مروارید سفیده آخه دوتا درآورده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد