بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

آخر هر شب از خودم می پرسم، راضی هستی؟ و هنوز می ترسم به آینه خیره شوم. نمی دانم شاید وسواس گرفته ام. وسواسی برای از بین نرفتن لحظه هایم. انگار سی و پنج سالگی عجیبترین سن دنیا باشد.