بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

گوگل مپ عزیز امروز حسابی من را بردی به خاطرات قدیمم. به خیابان بهستان هشتم ، که روزی که درباره اش نوشتم باعث شد که با دوستان وبلاگی آدم حسابی آشنا شوم که زندگیم را تغییر داد. عاشقم کرد و به چیزهایی فکر کردم که هیچ وقت به ذهنم خطور نمی کرد.

من هر چقدر هم بخواهم خاطرات را فراموش کنم گوگل مپ باز هم از جایی که فکرش را نمی کردم من را گذراند.

از حاج آقا که فوت کردند، از تو که رفته ای، از تو که رفته ای، از تو که رفته ای و من در این زندگی دست و پا می زنم.

دوباره فیلم جاذبه را دیدم. بدون سانسور صدا و سیما و وقتی زن پایش را روی زمین گذاشت چه احساس خوبی بود.

کسی صدای من را می شنود؟ کسی صدای من را می شنود؟

نظرات 1 + ارسال نظر
محسن شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 14:54

خاطره ها لذت بخش هستند
Gravity ?

بله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد