بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

آذر جان

ساعت دو و ده دقیقه نیمه شب:

وقتى ماه نو شروع مى شود، مى نویسم که چه کارهایی انجام داده ام، چه کتابهایی خوانده ام و چه فیلمهایی دیده ام. این ماه برعکس ماه قبل بسیار پر برکت بود و فیلمهایی که دیده ام خیلی بیشتر از قبل بود.

این ماه توانستم بعد از مدتها که به خانه جدید آمده ام بتوانم سینما بروم. و فیلم مسخره باز را ببینم. فیلمى که کلاژى از فیلمهاى تاریخ سینما و یا شاید فیلمهای محبوب کارگردان بود. به نظرم على نصیریان خیلی فوق العاده بازى کرده بود. 

این ماه تقریبا بطور مدارم پیاده روى هایم در روزهاى شنبه و چهارشنبه را انجام دادم به غیر از این هفته آخر به خاطر برف.

این ماه نشد که یکى از جاهای دیدنى که با الهام قرارش را گذاشته بودیم ببینیم. 

هفته سوم و چهارم دچار بحران شدم و حالم خیلى بد بود اما الان آرامش برگشته و این را مدیون همه صحبتهایت هستم، هیچ کس به این خوبى نمى توانست آرامم کند.

کتابهاى صوتى که گوش دادم : مسئولیت پذیرى علی صاحبى بود که به خاطر قطع شدن اینترنت کامل نشد. اما سوکورو تازاکى و سالهاى زیارتش یکى از جذابترین کتابهاى موراکامى بود که دوست دارم باز هم گوش بدهم. 

این ماه پر بود از آب انار و سیب و لبو و هویج و پرتقال و لیمو شیرین که به نظرم تلاشم براى تازه خوردنشان خیلى ستودنى بود، با اینکه خسته مى آمدم خانه اما آبمیوه همیشه حضور داشت.

ساعت یازده و چهار دقیقه:

رو آوردم به کتاب آشپزى که مامان پرپر بهم کادو داده بود و چقدر خوب است. 

اما در این اوضاع مى فهمى آنها که واقعا دوستت دارند، چه کسانى بوده اند؟

انگار بعضى فقط در دنیاى مجازى حضور داشتند حتى اگر واقعیتشان را بشناسى.


نظرات 1 + ارسال نظر
یک آدم بزرگ جمعه 1 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 18:38 https://telegram.me/aas1357

اینترنت قطع شد، بعد از عمری اومدیم وبلاگ گردی
یادش بخیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد