بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

مى خواهم بپرسم زنده اى و مطمئن شوم که در آن پرواز لعنتى نبودى . مى دانم نبودى اما مى خواهم خیالم راحت شود.

عمه مرد و  از درد به خودم می پیچیدم و بغض مى کردم براى نداشتنت در این اوضاع و نبودنت ، او کاش تو بودى و من را آرام مى کردى.

من آرامش تو را مى خواهم و صدایت را.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد