بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

خودم را حبس کرده ام در خانه ، دور از همه باشم، دور از صداهاى آشنا، خنده ها و حتى طعنه ها.

حبس خانگى خوب است. براى من در ته کوچه پنجم. چهل کیلومتر دورتر از خانه پدرى.

دلم تنگ شده اما من آدم زندگى خانوادگى نبودم.

اگر با خودم بود الان تنهاى تنها در گوشه اى دیگرى از دنیا بودم. 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد