بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

کلوپ شکست خوردگان

سپینود از شکستهایش مى گوید. این روزها نویسنده داستانهاى کوتاه همشهری داستان و چند کتاب از شکستهایش مى گوید. و من دیشب اعتراف کردم که شکست خوردم. من در روابطم شکست خوردم. من در رفتارم در عمل کردن بازنده ام. من در خیلى مراحل زندگیم موفق نبودم. و حالا بهش اعتراف مى کنم و نمى ترسم از بیانش. 

من در انتخابم در تصمیم براى زندگى مشترک اشتباه کردم. نمى دانم در ادامه اش هم دارم اشتباه مى کنم یا نه اما خب نمى توانم به هر قیمتى دخترم را رها کنم.

درست است. شکست خورده ام اما شکست خورده اى که خودش را بالا مى کشد و نمى گذارد غرق شود.

امیدوارم چند سال دیگر که بیایم و بخوانم  پشیمان نشده باشم. راهم را پیدا خواهم کرد. مطمئنم.

من از آنروز که جابم را ندادى اینطور درب و داغون شده ام. خودم این را مى فهمم. و حالا دارم خودم را آرام مى کنم که بالاخره جوابم را خواهى داد. و حالم خوبتر خواهد شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد