بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

سالهای سال گذشته اند و دوستی ما به شعور و آگاهی نرسید. نمی دانم. خدا را شکر که خوبی و دوستان خوب کنارت مانده اند و من غصه ام شد که کنارت نبودم و تو هیچت نشد؟ 

بهد از سالها دوست دیگرم که سالهای سال با نوشته هایش زندگی کرده ام و از دنیای مجازی وارد قصه هایم شده بود و حالا غصه ام را می خورد تولدش است و من در دلم غنج می رود که کاش می دیدمش.

الهی زودتر به آرزویت برسی بلانشم. و تولدت مبارک. بانوی زیبای خردادی من. 

زانوهایم درد می کنند از شنای تا ته حد مجاز و راه رفتن در مرکز تجاری و خوشی این روزها.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد