بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

بهار رفته قرن

اولین روز تابستان با خورشید گرفتگی شروع شد. من از تلویزیون دیدم، موقعی که ماه کامل جلوی خورشید ایستاد و یک حلقه جذاب نورانی درست کرد. چند روزی است دندان درد دارم و امروز قرار است بروم دکتر. دیروز عروسکهای بچه ها را آماده کردم که موقع گرفتن کارنامه با خود ببرند. از امروز کتابخانه ای که عضوش هستم باز می شود. باید یک کتاب که دستم مانده برگردانم. دیروز دموی کلاس سفالم را رفتم. خیلی خوب و بامزه بود. اولین تجربه کلاس آنلاین آن هم از خانه. نمی دانم تا کی باید این طور ادامه داد، اما فعلا امیدی نیست به بازگشایی کامل مدارس.

خلاصه اینکه روزهای عجیبی را می گذرانیم. بدون فکر آینده که اگر درونش بمانیم سختتر می شود تحمل کرد.

کتاب زندگی در پیش رو رومن گاری را گوش می دهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد