بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

بی برقی

رسیدم به هفته نهم دوره well-being ، تمرین داده که من روزانه انجام می دهم. و در کامنت ها هم یادداشت کردم. در واقع دو هفته دیگر که سپتامبر تمام شود این دوره هم تمام می شود. امروز سه شنبه در بالکن زیر نور کم جان شهریور ناهار خوردیم و مدتی آنجا با هم ماندیم. این روزها که هوا گرمای کمتری دارد به نظرم رفتن به بالکن دلچسب باشد. حالا روی سه شنبه ها تمرکز می کنم. از دنیای زرافه ای بهم پیام دادند تا حتما در کلاسهای زبان زرافه ای شرکت کنم. خیلی خوشحالم که هر چه که دوست دارم خودش به سراغم می آید البته خودم در جلسه معارفه شان شرکت کردم ببینم درباره چیست؟ به نظرم می تواند کاربردی باشد.الان دراز کشیدم روی مبل سفید این طرف پذیرایی. دخترک دارد آلبومش را که پر شده از نقاشیها و کاردستی هایش در این مدت کرونا و پیش دبستانیش را زیر نور چراغ قوه به پدرش نشان می دهد.برق رفته. ترانس این شهرک آتش گرفته و دارند عوضش می کنند. زیر نور شاعرانه شمع شام خوردیم. سعی می کنم شبها کمتر بخورم. یا مثلا ماست بخورم با نان خشک. که خوشمزه ترین غذای دنیاست.امروز در بالکن نماز امام زمان خواندم و موقع گفتن صدمرتبه ایاک نعبد و ایام نستعین یک جور تمرکز کنم و فقط جمله را تکرار کنم و نفس بکشم. تجربه خوبی بود. تکرار ذکر در زمانهایی  به غیر از آرامش تمرکز هم بهم می دهد.

طرح درسهایی را برای روز پنج شنبه آماده کردم که در جلسه بتوانیم ارائه دهم. برای کلاس دوشنبه ها هم ایده هایم را می نویسم. یک سررسید نصفه را در این مدت کرونا تمام کردم و الان دو تا سررسید دیگر را شروع کردم برای نوشتن طرح درسها و ایده هایم.

یک خودکار دیگر امروز تمام شد.

باید به فکر خودکار تازه باشم.

از نوشتن خسته نمی شوم.

امروز پادکست جدید چنل بی را گوش  دادم. درباره آتیلا بود که از کشورش به کشور دیگری می رود به امید زندگی بهتر. به نظرم یک بار دیگر باید خوب گوش بدهم شاید چیزهای جالبی ازش بفهمم. در کل معمولی بود. هنوز بهترین پادکستش  انگلا مرکل و سریال لوسی بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد